همسفرمهتاب
سه شنبه 86 بهمن 30 :: 9:33 صبح :: نویسنده : سمیرا ای ر
ای روح سبز باران از از تو! کی فصل غربت به پایان می رسد؟ کی انسانیت فراموش شده، این واژه ی همیشه غریب معنا خواهد یافت؟ ای نازنین، ما همان کودکانی هستیم که در پشت درهای بسته به انتظازر نشسته ایم. همان کودکانی که راه را گم کرده ایم و از ازدحام بازار زندگی در میان حلقه های بی کسیمان عطر معنای وجودت را طلب می کنیم و تو همان بهشتی بهشتی که سایه ات سایبان عاشقان است و آسمان نگاهت چشمه جوشان در کویر ترک خورده ِ دلها و آه از این همه تشتگی و آه از این همه ترک! ای کاش پیش از آن که سردی زمستان دلهایمان را فراگیرد بهار نگاهت را به تماشا نشینیم و چه شیرین است پایان این انتظار و چه به ی چه به یاد ماندنی است دیدن رخ محبوب موضوع مطلب : آخرین مطالب پیوندهای روزانه نویسندگان سمیرا (40)
آمار وبلاگ بازدید امروز: 9
بازدید دیروز: 2
کل بازدیدها: 74185
|
|